گوشتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ت قرمز، گوشتسفید، راسته، فیله، سردست، ماهیچه، ران گوشتگوسفند، گوساله، گاو مرغ، ران، سینه، بال، پا احشا، امعاواحشا، آلایش، دل وقلوه، جگر کلهپاچه، بن
گذشتهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان شته، ماضی، زمان گذشته، قدیم، سابق، قبل، زمان پیش دوران گذشته، ایام (عهد) گذشته، زمانهایقدیم، تاریخ عهد بوق بازنگری اسلاف، گذشتگان، پیشینیان، اجداد ◄
گذشتهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان پایانیافته، سپری، سپریشده، تمامشده، خاتمهیافته، منقضی، بهانتهارسیده، مختومه، ختمشده، پایانی قدیم، قدیمی، دیرین، ماضی، تاریخی اولیه، ابتدایی، ب
گوشتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ت قرمز، گوشتسفید، راسته، فیله، سردست، ماهیچه، ران گوشتگوسفند، گوساله، گاو مرغ، ران، سینه، بال، پا احشا، امعاواحشا، آلایش، دل وقلوه، جگر کلهپاچه، بن
ددفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی دیو حیوان گوشتخوار، حیوان صیاد، ببر، گرگ، شغال، کفتار خونآشام، خفاش، حیوان مار، خزندگان عقرب
خمیریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی وشتالو، اسفنجی، آبدار، گوشتدار، لِه، خمیر، کوفته، زیادرسیده، آب لمبو، کوبیده، غلیظ، نیمهمایع تخرمه، زیادپخته تجزیهشده نرم، منعطف لجنی، باتل
جوهرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود هسته، ذات، عمق، اصلیت، استخوانبندی، اساس، چهارچوب، جنس، جزء اساسی عین، چیز، شیء، واحد، ماده شخص، مخلوق، بندۀ خدا، مادۀ زنده، زندگی جامد، جسم، مغز،
چاقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ه، پروار، قطور، کلفت، ضخیم، [ عریض 205]، درشت، سنگینوزن، تپل، گوشتالو، تپلمپل، چاقوچله، گنده، خیکی، گامبو، چاقالو، متورم، دکل، چهارپهلو، چهارشانه