گدافرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی - خاص دی، دریوزهگر، فقیر، عاجز، ناچار، مفلس، ندار، تهیدست، نیازمند، عور، بینوا قرض کننده، مقروض، وامدار، آسوپاس، شخص بدهکار انگل، طفیلی
مقعرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل مقعر، کاو، گود، فرورفته، تورفته غر توخالی، پوک، پوچ، میانتهی متخلخل، اسفنجی، سوراخدار غارمانند، مثلچاه ویل فاصلهدار
عمقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد عمق، ژرفا، گودی، تقعر قعر، کَف، سطح زیرین ◄ پایینی چاله، چاه، چاه عمیق، چاه ویل، غار دره اعماق، پرتگاه، ورطه گوشته، زمینشناسی قعر جهنم، جهنم غواصی
انحنافرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل ] انحنا، گردی، دَوَران گودی، تقعر کوژی، تحدب خمیدگی، خم انحراف وارونگی تاب، پیچ و تاب ناهمواری▼
تقعرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل عر، کاوی، گودی، تورفتگی، فرورفتگی، غرشدگی، انحنا خالی بودن ◄ خلاء جای پا، یادگار حکاکی، کندهکاری دندانه آینۀ مقعر کاو بودن، مقعر بودن