ناپیدافرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ، نامرئی، غیبی، ندیده، خارج ازدید، نادیده، نامشهود، ناملموس، نامحسوس، گم، ناپدید پرت، دور، منزوی، گوشهگیر پنهان، غیب، غایب، نهفته، مخفی تاریک،
ناپدیدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی پدید، گم، گمشده، گمگشته، مفقود، مفقودالاثر، سربهنیست پوشیده، باطن، باطنی، نهان، مستور، محجوب، غیبی، پنهان، ناپیدا، نهفته، مخفی نامرئی، غیب زود
همگانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم گی، همه، آحاد، هرشخصی، هرکس، عوام، آدم آدم عادی تودۀ مردم، رعایا سرباز گمنام، بینامی همهکس، همهچیز، تروخشک
عدم قطعیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال عدم قطعیت، نامعلومی، ابهام، ایهام تئوری کوانتوم چیز نامعین، چیزی، فلانی گمنامی، ناشناسی، بینامی مظنه ناباوری بلاتکلیفی
نامعینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال معین، غیرقطعی، نامعلوم، مجهول، ناشناخته، گمنام، ناشناس ناامن، خطرناک