خونفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ول قرمز، گلبولسفید، پلاکت، سرم، پلاسما، هموگلوبین ارهاش، گروه خون خونریزی دستگاه گردش خون: قلب، دل، خون، دهلیز، بطن، دریچه آئورت، رگ، ورید، ع
کرهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل پ، حباب، گوی، بادکنک، خیک قرص، گویچه، گلبول جسم کروی، کرۀ زمین، سیاره، ستاره، تیله، ساچمه، دانه (تسبیح)، قطره، شبنم نیمکره، گنبد اثیر، کرۀ آتش، افلا
مهماتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ر، گلوله، فشنگ، ساچمه، باروت، نارنجک، گلولۀ توپ پوکه، ترکش، شرپنل، ماسوره، مرمی، گرین فشنگ، سرب، نقاب مس خشاب گلولۀ مشقی، منور
سریع رفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت سریع رفتن، تند رفتن، راندن، بهسرعترفتن تاختن، تازیدن، سرعت داشتن دویدن، تند قدم زدن مثل گلوله رفتن، باد بهپای (بهگردِ پایِ) کسی(چیزی) نرسیدن جهید
پرتابهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت موشک، توپ، راکت، اژدر، گلوله، مهمات فلاخن، سنگ دستگاه ایجاد فشار، کمپرسور 198 ◄منقبضکننده