بازفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل باز، گشاده، گشوده، مفتوح، فراز درمعرض دید، بازاری، علنی، دردسترس یا در معرض دید همگان، سرگشاده، بیحجاب، آشکار بدون مانع، بیحفاظ دایر، جاری، فعال، م
تغییر دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر دادن، عوض کردن، تبدیلکردن، تنوع بخشیدن، جرح و تعدیل کردن گشاد کردن، تنگ کردن تصحیح کردن، اصلاحکردن، بهتر کردن، نو کردن ازشکل طبیعی خارج کردن، تغییر
وسیعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ت، گسترده، فراخ، گشاد، عظیم، جادار، بسیط، باز، نامحدود، بیحفاظ، نامحصور، آزاد، بیمرز، عریض، ولنگوواز، فراگیر دلباز، باصفا، دلگشا، خوشمنظره ◄