گرگ و میشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی میش، تاریک و روشن، بینالطلوعین، سحر، بامداد، فلق، ناروشن، خاکستری، غروب، آفتابزردی، هوای ابری
پوستکلفتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عواطف عام فت، کور، [گرگ] باراندیده، آماده، سخت (سفت)، بیشرم رویینتن
موجود خشنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت خشن، دیو، وحشی، گرگ هیولا، لولو، گودزیلا سلیطه دیکتاتور، تروریست
مجرّبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام اتجربه، پرتجربه، کارآزموده، کارکشته، کهنهکار، کاردیده مجرّب شخص مجرّب، گرگ باراندیده پیر
رسیدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی کرده، بالغ، کامل، پخته، مجرب، آدمبزرگ، باراندیده [گرگ]، آموخته شکفته، شکوفا رسا
ددفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی دیو حیوان گوشتخوار، حیوان صیاد، ببر، گرگ، شغال، کفتار خونآشام، خفاش، حیوان مار، خزندگان عقرب