گستاخیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی تاخی، جسارت، تهتک، پردهدری، تکبر، اعلان جنگ، تحقیر تجرّی آبروریزی، کولیبازی، رسواسازی ◄ بدگویی
گستاخفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی تاخ، جسور، پاچهورمالیده، فحاش، بیادب، مغرور، تحقیرکننده بی بندوبار خیره، بیشرم▼ نخاله، لوس، ارنئوت، متجاسر هار☹، شرور
گستاخ بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ستاخ بودن، بیادب بودن، توی چشم کسی نگاه کردن، خیره نگاه کردن، شرم نداشتن بیشرم، بی ادب بودن چشمچرانیکردن، خوردن گستاخی کردن، پررویی کردن،
توهینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ، تحقیر، هتاکی، دشنام رودررو، بیاحترامی، گستاخی، پررویی، فحاشی، تحقیر، تقبیح فحش، هتک، دشنام، ناسزا، بدوبیراه، دریوری، لیچار، ناسزاها
سرزنشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات نکوهش، ملامت، شماتت، مناقشه پرخاش، عتاب، سخنسخت، فحاشی، گستاخی تودهنی
اعلان جنگفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ن جنگ، رجزخوانی، هماوردخواهی، مبارزطلبی، چالش، تهدید، زورآزمایی، غریو جنگ، جنگافروزی جسارت، گستاخی، شجاعت گردنکشی، عصیان، سرپی
شجاعتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی جرئت، جسارت، تهور، بیباکی، شهامت، پهلوانی، زَهره، دلیری، دل، یارا درستی، تجاسر، گستاخی، بیپروایی، فعال بودن، مأموریت، سرسختی، پافشاری جرأت