گردآوریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ردآوری، تجمع، جمعآوری، کلکسیون، آمیزش، ترکیب پهلوی همگذاردن، پیش هم گذاشتن، مونتاژ، ◄ مجاورت اتحاد تشکیل، دربر گرفتن، تألیف، نگارش برداشت، جمعآوری
محل تفریحفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی جگاه، گردشگاه، پارک بازی، زمین تفریحات، ساحل، پلاژ، استخر، حوض، زمین بازی، محوطۀ بازی، میدان، اوت ییلاق، منطقۀ خوشآبوهوا
انبارداریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی اری، نگهداری، گردآوری، حفظ، حفاظت احتکار بانکداری، خزانهداری
شستشوفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ازی، خانهتکانینوروز، گردگیری، چرکزدایی، گندزدایی، باد گرفتن، جاروکشی، جاروپارو، رُفتورو تطهیر، غسل، تغسیل، تصفیه، پالایش تنقیه استریل کردن
پارچۀ نظافتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی افت، حوله، پارچۀ (کهنۀ)گردگیری، دستمال کاغذی، حولۀ صورت، تنظیف، تنزیب
تنظیمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم نظیم، ساماندهی، آرایش، تعدیل، انتظام، ترتیب آرایش، صفآرایی، استقرار گردآوری، تدوین، اجتماع، سازماندهی، تجدید سازمان، بهبود تمرکز، اداره، مدیریت بر