گرانبهافرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی پرارزش، نفیس، فاخر، ثمین، بهادار، گرانقیمت، مرغوب، ارجمند، ارزشمند، ذیقیمت، سودمند، مفید تجملی، لوکس، تجملاتی اعلا، دونبش، سهنبش، دوبر، دو
ادارهکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه رهکردن، گرداندن معامله کردن، برخورد کردن، دست زدن، اجراکردن، انجام دادن
ادارهکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه کننده، راهبر، گرداننده، ناظر، آمر، امر کننده، فرماندهنده، مدیر، مقتدر، مستبد، حاکم راننده
گذرافرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان را، گذران، طیشونده، جریاندار، گردنده، درگردش، درجریان سپریشده، سپری، طیشده، منقضی، گذشته مشغول جاری، مداوم