نهرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ر، رود، رودخانه، شعبه، جوی، جویبار، کانال چشمه، قنات، آبگرم، آبشار، آبشر، آبنما گرداب ظرفیت جوی یا کانالِ آب: آبکش، دِبی سیل، سیلاب، باران
ورطهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ه، مهلکه، مغاک، گیر، مشکل، مخمصه، مخاطره، خطر بلا، بلایای طبیعی، آیات آسمانی، مایۀ هلاک پرتگاه، گودال، مغاک، چاه، چاله، مانع، میدان مین، دام،
ادارهکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه رهکردن، گرداندن معامله کردن، برخورد کردن، دست زدن، اجراکردن، انجام دادن