گرانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی گزاف، گرانبها، پرخرج، سنگین، بیشازتوانایی، خانهخرابکن، سرسامآور، ناعادلانه، آنچنانی
گران حساب کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی کردن، زیادی شارژ کردن، سود گزاف بردن، سرگردنه بودن، چپاندن، پوست کندن، بهزور گرفتن، فروختن، خوب فروختن چیزی نامرغوب را بهزور یابا قیمت گرا
گرانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ] گرانی، کمیابی، قیمت غیرمنصفانه قیمتهای بالارونده، تورم، کاهش ارزش پول افزایش ارزش، درآمد
گرانبهافرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی پرارزش، نفیس، فاخر، ثمین، بهادار، گرانقیمت، مرغوب، ارجمند، ارزشمند، ذیقیمت، سودمند، مفید تجملی، لوکس، تجملاتی اعلا، دونبش، سهنبش، دوبر، دو
گران حساب کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی کردن، زیادی شارژ کردن، سود گزاف بردن، سرگردنه بودن، چپاندن، پوست کندن، بهزور گرفتن، فروختن، خوب فروختن چیزی نامرغوب را بهزور یابا قیمت گرا
گرانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ] گرانی، کمیابی، قیمت غیرمنصفانه قیمتهای بالارونده، تورم، کاهش ارزش پول افزایش ارزش، درآمد
گرانبهافرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی پرارزش، نفیس، فاخر، ثمین، بهادار، گرانقیمت، مرغوب، ارجمند، ارزشمند، ذیقیمت، سودمند، مفید تجملی، لوکس، تجملاتی اعلا، دونبش، سهنبش، دوبر، دو
شاقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام گران، ناروا، عدوانی، ازروی ستم و زور، ظالمانه، ناحق غاصبانه، زیادهستان