گذارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر نتقال، گذر، تحول، حرکت، حرکت ازیک مرحله بهمرحلۀ دیگر مرحلۀ تبدیل، عبور، عبور نصفالنهاری، تحویل، اعتدال، حرکت وضعی، سالتحویل سن بلوغ اجزای پروسه:
مؤثرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت گذار، گیرا، آتشین، تأثیرگذار، تأثیرکننده، اثربخش، باحالت قابل توجه متوجه، رویکننده، اثرگذارنده، عامل
واگذارکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی گذارکردن، منتقل کردن، انتقال دادن، صلح کردن، حوالهکردن، سند محضری دادن، اجاره دادن
گذاشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام شتن، گذاردن، قرار دادن، چیدن، جا دادن، گنجاندن، کاشتن، کار گذاشتن نهادن، هشتن، هلیدن
کنار گذاشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ، کنار گذاردن، برکنار کردن، ترک استفاده کردن، درانبار گذاشتن، انبار کردن، جادادن، چیدن، بستهبندی کردن، درصندوق گذاشتن دور ریختن
احترام گذاشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات حترام گذاشتن، احترام گذاردن، احترام کردن، محترم شمردن، گرامی داشتن، پرستیدن ادب کردن، احترام کسی رانگاه (نگه) داشتن، رعایت احترام کردن، حرمت گذا