گاراژفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام محل توقف یا نگهداریوسایل نقلیه، ترمینال، پایانه، محل توقف، مقصد بندر، بندرگاه، اسکله، بارانداز، لنگرگاه، موجشکن فرودگاه، آشیانۀ هواپیما
کمعمقیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد سم] کمعمقی سطح، رو، زیر، کنار، پوسته، رویه، پوشش، بیرون خراش، راش جزیی جای کمعمق: حوض، گدار، گذر، دریاچه سطحی بودن، دانش سطحی، عدم اهمیت برداشتن س
خبرنگارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط گار، گزارشگر، مخبر روزنامهنویس، ناشر دکۀ مطبوعاتی عریضهنویس
پرهیزگارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات گار، پرهیزکار، باتقوا، عفیف، پاکدامن، پارسا، وارسته، بهحق، عادل، شریف مسیحایی، باوجدان، بامعرفت، انسان موظف قدیس، خداشناس، مؤمن خداترس
تضمینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی وابسته ین، تعهد، گارانتی، ضمان، عهد، گواهی، مجوز (دستور)، قرارداد ضمانت، وثیقه، کفالت، رهن، پشتوانه، ودیعه گرو