کیفریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ، جزایی، تنبیهی، متضمن مجازات انضباطی، انتظامی، انتقامجو، تلافی-جویانه
تلافیجویانهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) لافیجویانه، کیفری، متقابل، تنبیهی، جزایی، برقرارکننده
تحریمکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی - خاص ریمکننده، مانع، کیفری، انحصاری، تحریم آمیز، انحصارطلب، انحصارگرا دشمن
حقوقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات علم حقوق، فلسفهحقوق، فقه حقوق کیفری (مدنی، ...) حقوقدانی، مشورت حقوقی، وکالت، مشاورۀ قضایی
تغییردهنده: آنزیمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر نده: آنزیم، مخمر، مایۀ خمیر، کاتالیزور، کاتالیست، بچهسرکه شیمیست، کیمیاگر، جادوگر مبدل، آداپتور، ترانسفورماتور، ترانس، ترانسفورمر، وسیلۀ برقی، الک
تبدیلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر تبدیل، استحاله، دگرگونی، زوال قلب، مسخ انفجار تحول، اِبدال خروج ازحالت اولیه، تغییر بهچیزی دیگر کیمیا، تبدیل مس بهزر تکوین، انقلاب، تکامل، تغییر،