کیسهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام چنته، حباب، کف بادکنک، بالن مثانه، پیشابدان، آبدان، کیسۀ هوا، کیست خیک، بشکه▼ تیوب، تویی شفیره، پیله تاول، برآمدگی پستان، سینه جیب▼، توبره، کیسۀ
تشکیل دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت کیل دادن، درست کردن، شکلدادن، ساختن، آمیختن، سنتز کردن، ترکیب کردن یار گرفتن، سازماندهی کردن، ثبت کردن، دایر کردن، تأسیس کردن، منظم کردن جمع کردن، گ
پاکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی کیزه، منزه، شسته، شستهشده، آبشور، تمیز، دستنزده، براق، طاهر، نظیف، بیآلایش پرداخته، سترده، زدوده طاهر، مطهر، منزه، مهذب، مباح مبرا، بیگن
تیم ورزشیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی کیل تیم، یارگرفتن، یارکشی، یارگیری، یارگیری منتومن، بازیگردان، بازی شناور، بازی تأخیری، اردوی تدارکاتی (آمادگی)، اردو، ارنج مربی
همهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ، تمام، کلیه، جمله، کلهم اجمعین، آحاد، سراسر عام، عامه، عموم، اکثریت مردم، عموم مردم، عوام تمامیت، تمامی، مجموع، جمیع، همهچیز، همه [قید]▼ همگان