کلانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی [صفات ثروت]، بیحدوحساب، هنگفت، معتنابه بزرگ، وافر، فراوان بادآورده، مفت
عظیمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت پیکر، معظم، عظیمالجثه، کلان، بسیاربزرگ، بیاندازه، تناور، گنده بامهابت، باهیبت، بایالوکوپال ماکروسکوپی توسعهطلب
درشتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ، گسترده، وسیع، درندشت، پرظرفیت، جادار، کلان، هنگفت، معتنابه، بدقواره، یغور، دکل، گنده، عریض، ماکروسکوپی، عظیم
عظیمالجثهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد تنومند، غولپیکر، بسیار بزرگ، پهناور، کلان، غولآسا، کوهپیکر، ارنئوت، مردانه
نژادفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ، قبیله، طایفه، ایل، عشیره، سبط، کاست ایل وتبار، آل، تبار، سلسله، خانواده▲، تخمه، اصلونسب، کلان ایلیات، ایلات، عشایر نسل، تخم، اعقاب، نسب گروه، مل
کورهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ه، تنور، پاتیل، بوته، آتشدان، شُمینه، اتوکلاو، اجاق بخاری▼ آتش دودکش کورۀ آهنگری، کلانی آتشچرخان، آتشگردان آتشخان، آتشخانه کوه آتشفشان ساج