مجازاتکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات مجازاتکردن، کیفر دادن، قصاصکردن، ریمه کردن آزردن، زجر دادن، آزاردادن، سخت گرفتن، محکوم کردن تنبیه کردن▼، شلاق زدن▼، شکنجهکردن▼، اعدامکردن▼ مج
دادگاهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات دیوان عالیتمیز، دیوان عالی کشور، دیوان عالی کیفر، دادگاه نظامی، دادگاه صحرایی، دادگاهانقلاب، دادگاه شهرستان، محکمه بدایت، دادگاه پژوهشی، محکمۀ ا
تلافیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) تلافی، جبران، مقابله، قصاص، انتقام کیفر، مکافات، پاداش تنبیه، جزا، سیاست، مجازات بدهبستان اعاده، استرداد
پسنشینیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت نشینی، عقبنشینی، برگشتنبهمحل نخست، رجعت، برگشت، ارتجاع، کشسانی، کششپذیری پسزنی، لگد، جفتک، قیچی [فوتبال] پژواک، اکو، انعکاس واکنش، عکسالعمل، ب