کیفریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ، جزایی، تنبیهی، متضمن مجازات انضباطی، انتظامی، انتقامجو، تلافی-جویانه
قضایای کانت: کمیت 26 - کیفیت(ماهیت) 5 - نسبت (اضافهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکلگیری عقاید؛ عام ای کانت: کمیت 26 - کیفیت(ماهیت) 5 - نسبت (اضافه، رابطه) 9 - جهت (ماده، وجه) کمیت: وحدت 88 - کثرت 101 - کلیت 52 (عمومیت 079) کیفیت: ایج
تلافیجویانهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) لافیجویانه، کیفری، متقابل، تنبیهی، جزایی، برقرارکننده
تحریمکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی - خاص ریمکننده، مانع، کیفری، انحصاری، تحریم آمیز، انحصارطلب، انحصارگرا دشمن
حقوقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات علم حقوق، فلسفهحقوق، فقه حقوق کیفری (مدنی، ...) حقوقدانی، مشورت حقوقی، وکالت، مشاورۀ قضایی
حقوقدانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات قوقدان، فقیه، قانوندان، مشاور حقوقی، متخصص حقوق جزایی، حقوقدان کیفری
بزهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات صیر، گناه، لغزش، فسق، فسقوفجور، خلافکاری، جنایت، خلاف، قانونشکنی فول، خطا فقدان وظیفه، ناحق، عمل بیرحمانه پروندۀ کیفری (جزائی)