کیففرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ان، جامهدان، صندوق، ساک، بقچه، سبد▲ باروبنه، بار، باگاژ، انبار انبان، خورجین، جوال کیف بغل، کیف پول، کیف زنانه، کیف دستی کیف اداری، پورتفوی، سا
کیفریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ، جزایی، تنبیهی، متضمن مجازات انضباطی، انتظامی، انتقامجو، تلافی-جویانه
قضایای کانت: کمیت 26 - کیفیت(ماهیت) 5 - نسبت (اضافهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکلگیری عقاید؛ عام ای کانت: کمیت 26 - کیفیت(ماهیت) 5 - نسبت (اضافه، رابطه) 9 - جهت (ماده، وجه) کمیت: وحدت 88 - کثرت 101 - کلیت 52 (عمومیت 079) کیفیت: ایج
کافرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب ملحد، نامقدس، عجم، بیدین، جاهل، بتپرست، مرتد، بدعتگذار آدم کافر، محارب باخدا، عضو حزب باد
قضایای کانت: کمیت 26 - کیفیت(ماهیت) 5 - نسبت (اضافهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکلگیری عقاید؛ عام ای کانت: کمیت 26 - کیفیت(ماهیت) 5 - نسبت (اضافه، رابطه) 9 - جهت (ماده، وجه) کمیت: وحدت 88 - کثرت 101 - کلیت 52 (عمومیت 079) کیفیت: ایج
مجازاتکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات مجازاتکردن، کیفر دادن، قصاصکردن، ریمه کردن آزردن، زجر دادن، آزاردادن، سخت گرفتن، محکوم کردن تنبیه کردن▼، شلاق زدن▼، شکنجهکردن▼، اعدامکردن▼ مج
تلافیجویانهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) لافیجویانه، کیفری، متقابل، تنبیهی، جزایی، برقرارکننده
مستفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ، سرمست، کیفور، دیوانه، سیاهمست، الکلی، عرقخور، میخواره مستانه شنگول، کیفور، پاتیل، الکیخوش دارای سردرد، خمار شخص مست، مشروبخوار، عیاش