کلاهبرداریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ری، تقلب، حیلهگری، تزویر، تدلیس، کلاه، غش اختلاس، دزدی تقلب مالیاتی، حسابسازی، فرارازمالیات، پولشویی تطمیع، ارتشا تمسخر کلاهبردار، متقلب، د
کلاهبرداریکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی یکردن، گول زدن، گوش بریدن، پول کسیرا خوردن(بالاکشیدن)، پس ندادن، تصرف کردن، دستبرد زدن، فریب دادن
کسبهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ، دکاندار، مغازهدار، بنگاهی، بقال، نانوا، خباز، عطار، بزاز، آهنگر، صنعتگر صاحب نمایشگاه، صاحب فروشگاه آسیابان، آشپز، اوراقچی، سمسار، امانت
کلاهبرداریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ری، تقلب، حیلهگری، تزویر، تدلیس، کلاه، غش اختلاس، دزدی تقلب مالیاتی، حسابسازی، فرارازمالیات، پولشویی تطمیع، ارتشا تمسخر کلاهبردار، متقلب، د
مکان مقدسفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب کعبه، بیتاللهالحرام، خانۀخدا، قبله، حرم، قدس، بارگاه، معبد▲ مذبح سجدهگاه، تحصنگاه آرامگاه، مقبره حوزۀ علمیه، صومعه، راهبهخانه، دیر محراب▼ گنبد
طبقه متوسطفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی وسط، کسبه، بازرگانان، شاغلین حرفه ای، کارمندان، بورژوازی