بههم ریختگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل بههم ریختگی، تغییر شکل، کجی، پیچیدگی، عدم تقارن کاریکاتور تلاطم، بینظمی، آشفتگی تغییر معنی، قلب واقعیت، تحریف، تجسم غیرواقعی، تحریف تاریخ، غیرحقیق
غیرآلیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ] غیرآلی، معدنی، کانی آذرین، آتشفشانی، رسوبی مرمری (مرمرین) سفالی صنعتی سنگی، خاکی ◄ زمینی
توربفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ب، میل، انحراف، افتادگی، کجی، تمایل، شیب▼، خَم قیقاج، زیگزاگ، اعوجاج، زاویهدار بودن، پیچوتاب لوزی
ترشرو بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی دن، کجخلقی کردن، چهرهدرهم کشیدن، گره برابرو زدن، ابرودرهمکشیدن، ابرو گره کردن، اخم کردن، روی ترشکردن، غرغر کردن، دهن کجی کردن، توهم رف