کوتاه [فاصله]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ] کوتاه [فاصله]، کم، نزدیک کمارتفاع، پخ، پَست، پایین، یکطبقه، ویلایی مخفف، خلاصه، مختصر، حذف، مخَلّص، منتخب، اجمالی، اختصاری، چکیده بهاختصار کوتو
زمان کوتاهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان وتاه، لحظۀ گذرا، بارانبهاری، برق (مثل برق)، باد کوتاهمدت کوتاهی زمان، زندگی فانی دم، آن، لحظه شب وصل، متعه
کوتاه [فاصله]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ] کوتاه [فاصله]، کم، نزدیک کمارتفاع، پخ، پَست، پایین، یکطبقه، ویلایی مخفف، خلاصه، مختصر، حذف، مخَلّص، منتخب، اجمالی، اختصاری، چکیده بهاختصار کوتو
صدای کوتاهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ی کوتاه، صدای کم، صدایآهسته، نجوا، زمزمه، پچپچ، ناله، خفهکردن ارتعاش آه، باد، دم سرد، نفس سرد، نفس، دودِ جگر، دود دل، آهِ مظلوم، تیر تظلم، آخ
ضعیف و خفه [صدا]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ف و خفه [صدا]، ضعیف، کوتاه، آهسته، گنگ، دور، نارسا، غیرمسموع پیانو نالان، نازک، نالهکنان