کندهکاریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه کندهکاری، حکاکی، قلمزنی، تراش گراوورسازی، کلیشهسازی گراوور، کلیشه، سیاهقلم منبتکاری جنس مورد کندهکاری، عاج، چوب،
کندهکاریشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه کندهکاریشده، حکاکیشده، تراشیده، کلیشه تراشدار، تراش برجسته، برآمده
کندهکاریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه کندهکاری، حکاکی، قلمزنی، تراش گراوورسازی، کلیشهسازی گراوور، کلیشه، سیاهقلم منبتکاری جنس مورد کندهکاری، عاج، چوب،
کندهکاریشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه کندهکاریشده، حکاکیشده، تراشیده، کلیشه تراشدار، تراش برجسته، برآمده
مجازات بدنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات کنجه، عذاب، زجر، تنبیه بدنی، کتک، سیلی، پسگردنی، فلکه، توسری، ضربه، شلاق، تازیانه تعزیر، حدّ، ضربوشتم، سیاست، تأدیب، تعذیب اعمال شاقه، مشتکار
حماقتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ، کندذهنی، سبکمغزی، کمهوشی، بیهوشی، فقدان شعور، دیوانگی، ناخوشی دماغی، آیکیو پایین، عقبماندگی تحمیق، احمق دانستن شجاعت احمقانه، بیپرو