کمکهای بلاعوضفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) بلاعوض، اعانه، خیریه، بخشش، احسان، دهش وام قرضالحسنه، اعطایوام یارانه، سوبسید، کمکهایاقتصادی خیرات، صدقه کمکهزینه تحصیلی، بور
کمکهای بلاعوضفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) بلاعوض، اعانه، خیریه، بخشش، احسان، دهش وام قرضالحسنه، اعطایوام یارانه، سوبسید، کمکهایاقتصادی خیرات، صدقه کمکهزینه تحصیلی، بور
دست کم گرفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال م گرفتن، کم برآوردکردن، کمبها دادن، ناچیز شمردن، ناچیز گرفتن، سبُک گرفتن، جانب احتیاطرا گرفتن، کمترقلمدادکردن، حقیقترا اظهار نکردن، کمتر
تراپیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ی، مراقبت پزشکی، درمان کمکهای اولیه، تزریق، بانداژ، باندپیچی، پاشویه، انفوزیون، اورژانس شیمیدرمانی، هیدروتراپی، آبدرمانی، برقدرمانی، اکسیژ
مارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل خزنده، اژدها، افعی ماربچه، مارماهی زنگی، جعفری، کبرا، کفچهمار هندی، عینکی، اژدرمار (ماربوآ ) مارمولک، سوسمار، خزندگان کِرْم [خزنده] مارِ نیرنگ، فر
مصممفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام راسخ، جدی، بااراده، قُد، کلهشق، سمج، بُرّا، قاطع، متمرکز، متوجه باثبات، ثابتقدم، استوار متین، مطمئن، خاطرجمع کمرهمتبسته، تصمیمگرفته،