همهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ، تمام، کلیه، جمله، کلهم اجمعین، آحاد، سراسر عام، عامه، عموم، اکثریت مردم، عموم مردم، عوام تمامیت، تمامی، مجموع، جمیع، همهچیز، همه [قید]▼ همگان
همهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ی، دستهجمعی، اکثراً، تمام، کلیه، جمله بلااستثنا، تکتک، یکایک، هرکدام اجماعاً، بهاجماع، متفقاً
بیمعناییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن بیمعنایی، یاوگی، فقدان ارتباط، عدم اهمیت، امر محال کلیشه، قاعدۀ کلی، کلیبافی، اصل سفسطه اِتباع
استعارهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن استعاره، کنایه، مثل، مجاز حکایت تمثیلی، کلیله و دمنه، موشوگربه مستعارٌله، مستعارمنه
کندهکاریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه کندهکاری، حکاکی، قلمزنی، تراش گراوورسازی، کلیشهسازی گراوور، کلیشه، سیاهقلم منبتکاری جنس مورد کندهکاری، عاج، چوب،