سوراخدارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل دار، متخلخل، اسفنجی، سوراخسوراخ کلیددار توخالی، پوک، پوچ، میانتهی، مقعر چاکدار، فاصلهدار
نگهبانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام ، شکاربان، دیدبان، مرزبان، نگهبان ساحلی محافظ، شخص مدافع دروازهبان، ┄بان، ساربان، شتربان دژبان، نظامی، پاسبان، پاسدار بپا، مراقب قراول
خزانهدارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی خزانهدار، صندوقدار، بانکدار، معاون خزانهداری، رئیس کل بانک مرکزی بانک، مؤسسۀ اعتباری، خزانهداری مادرخرج مسئول بیتالمال عابربانک، خودپردا