کرایهکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی کردن، اجاره کردن، چارتر کردن، رهن کردن ≠ اجاره دادن اجیر کردن، استخدام کردن
کرهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل پ، حباب، گوی، بادکنک، خیک قرص، گویچه، گلبول جسم کروی، کرۀ زمین، سیاره، ستاره، تیله، ساچمه، دانه (تسبیح)، قطره، شبنم نیمکره، گنبد اثیر، کرۀ آتش، افلا
کوهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد رشتهکوه، سلسلهجبال البرز، زاگرس، هیمالیا، دماوند، الوند آتشفشان یال، خطالرأس کوه، قله، صخره دره ◄حفره یخچال طبیعی
کرۀ زمینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ عام دنیا، زمین، جهانخاکی، آفاق، ارض، عالم، پوسته، حرکت قارهای اطلس، نقشۀ دنیا، نقشه دنیای قدیم، ینگهدنیا، سرزمین عالم سفلی، کرۀارضی، کرۀ خاکی، خشک
اسبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ، بدخش، مادیان، خنگ، مرکب، بارگی، خیل رخش اسب جوان، کره انواع اسب: جنگی، بارکش، خراس، اخته نژاد اسب: عرب، کرد، عرب کرد، ترکمن، عرب ترکمن، چناران، سی
آیا؟فرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود به جمله] آیا؟ چه؟ برای چه؟ چرا؟ یعنی چه؟ که؟ چهکسی؟ کدام؟ چگونه؟ چطور؟ چهسان؟ کی؟ چهزمان؟
بهعلاوهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ] بهعلاوه، علاوهبراین، بهاضافه بهپیوست، بهضمیمه درمجموع اضافهبر، افزونبر بلکه، مضافاً بر(به)این [که] بهاضافۀ، بهعلاوۀ
سخاوتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ظربلندی، کرامت، کرم، جود، بذل، بذلوبخشش، فتوت، گذشت، بخشندگی، ایثار، ذینفع نبودن، ایثار مهماننوازی، معاشرت نیکخواهی بخشش، دهش اطعاممساکین