کرمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی زنده]، هزارپا، ابریشم، کرم کدو، آسکاریس، کرمک، قلابدار، خاکی، کرم شبتاب، آتشک، زالو
کم بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد م بودن، قلیل بودن، معدودبودن، نقصان داشتن، تعدادشان کم بودن، انگشتشمار بودن کم اتفاق افتادن، نادر بودن
کرهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل پ، حباب، گوی، بادکنک، خیک قرص، گویچه، گلبول جسم کروی، کرۀ زمین، سیاره، ستاره، تیله، ساچمه، دانه (تسبیح)، قطره، شبنم نیمکره، گنبد اثیر، کرۀ آتش، افلا
خشکیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی شکی، پژمردگی، پلاسیدگی، بیآبی، تبخیرشدگی، سوختگی احتراق خشکسالی، قحطی، کمآبی، بارش کم اقلیم بیابانی، کویر، بر ِبیابان (برهوت، برهود)، بادی
دلسرد شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تداوم اندیشه سرد شدن، مأیوس شدن، بیشازاینانتظار داشتن، قال گذاشته شدن، دست از پا درازتر آمدن، آرزو به(در) دلِش ماندن، موفق نشدن ناکام ماندن، آرزو بهگور
کرمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی زنده]، هزارپا، ابریشم، کرم کدو، آسکاریس، کرمک، قلابدار، خاکی، کرم شبتاب، آتشک، زالو
نیکوکارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی ر، صاحب کرم، احسانکننده، انساندوست، حاتم طائی، خیّر، خیرخواه، بخشنده، متولی امور خیریه، انفاقکننده، شخص دهنده فرشتۀ نگهبان، حامی، محا
دسرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت پسغذا، گاتو، کرم کارامل، ژله، پشملبا، کمپوت، بستنی، پلمبیر، آلاسکا، یخدربهشت، شیرینی▼ چیز شیرین