بدموقع کاریرا کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ] بدموقع کاریرا کردن، بدشانس بودن، شانس نیاوردن بیسیاستبودن
بدموقع کاریرا کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ] بدموقع کاریرا کردن، بدشانس بودن، شانس نیاوردن بیسیاستبودن
کافهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ن، قهوهخانه، چلوکبابی، کافهتریا، تریا، کافیشاپ، کانتین، کافینت، نتکافه، محل تغذیه میخانه [◄ مستی 949] چایخانه
محلتغذیهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت اخوری، کانتین، آشپزخانه، مطبخ، آبدارخانه، سالن پذیرایی، چلوکبابی، حلیمپزی، کلهپزی، رستوران، سلف، سلفسرویس، ساندویچی، بار، کافهتریا، کافیشاپ، کا
سفالگریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی کوزهگری، سرامیک، کاشی، چینی، بشقاب، کوزه، ظرف چینی مرغی سرویس 102 پارچه کوزهگر، کاشیکار شیشهگری، ◄ محیط شفاف موادسفالی، سفال، سقف سفالی چرخ