کشدارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ار، چندساله، پایا، ثابت، دائم، ابدی، باقی، برقرار وقتگیر فرسایشی، بیانقطاع، بیامان
رفتارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه کردار، سلوک، منش، اخلاق، روش، مسلک، مشی، هنجار، شیوۀ عمل، راهوروش، عمل پُز، ظاهر منظر، منظره لحن، ندا حرکت، حرکات بدن، زبان ایما و اشاره،
جدا شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت دن، گسستن، قاطی نشدن، سوا شدن، بریدن، پاره شدن، بریده شدن، چاک خوردن، قطع شدن، دور افتادن دوری جستن، اجتناب کردن ازهم دور شدن، منشعب شدن راه را کج ک
بادوامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر ادوام، پایدار، ماندگار، پایا، ماندنی، برقرار آزگار، کِشدار پاینده، دائم، ثابت▼ مستدام، متمادی، مستمر، جاودان، ابدی باستانی
عملفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه ، حرکت، کار، بازی، کردار، رفتار، اقدامات، امر، عملکرد، فعل▼، گام، برنامه قاعده، رویه، روش، شیوه، اسلوب، طریقه ◄ رفتار، تدبیر، سَبْک مکانیس
[صفت] اُریبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد یب، کج، یکبر، مایل، مورب، قیقاج، یکوری، شیبدار▼، خَم تابیده، معوج، خمیده، خَمشده انحرافی لوزیشکل