آبیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ی، فیلی، سرمهای، آسمانی، فیروزهای، آبی نفتی، کبود، ارغوانی، نیلگون، ازرق، لاجوردی، اطلسی
نارساییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت کمبود، کسری، کاستی▲، عدم کفایت، اُفت، کاهش، نقصان ناتمامی، ایراد، اشکال، عیب، نقص، لکه فقدان، ناکارايى نابسندگی کمی، کمیابی مغایرت، انحراف، اشتباه ب
نقصانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ن، کامل نبودن، کمبود، کسری، نارسایی، کموکاست، نیاز، کمی، عدم کفایت نرسیدگی، فقدان آمادگی عقبماندگی کار درجریان، پیشنویس برنامه، برنامه بخشی ازکار
نقصان یافتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت قصان یافتن، زوال یافتن، کمبود پیدا کردن، کسر آوردن، کم آوردن، تمام نکردن ناقص بودن، کاملنبودن، کسری داشتن، نداشتن، کم داشتن، کافی نبودن، ناراضی کرد