کمندفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت افسار، عنان، دهنه، پوزبند، اخیه، لگام، لجام، مهار، زمام، زندان مهارکننده بند، طناب▲ زنجیر، یوغ▲ گردنبند تعلیمی، شلاق، کمربند▲ وسیلۀ شکنجه میخ طویله
کُندفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل کُند، تیزنشده، نابرا، ناتیز، دمکله زنگزده بیدندان پهن، تخت منحنی، گرد، انحنادار خفیف
کُند کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل کُند کردن، دندان چیزیراکشیدن، ازپهنا استفاده کردن، ازکار انداختن
دستهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ، دستۀ بازیگران، تروپ نمایش باند، باند تبهکاران تیم، یازده نفر کمیته، پایور لشکر، ارتش جوخه، هنگ، تیپ، نیرو، آرایش جنگی اخوان، فرقه پانل، میزگرد بچ،
قطبیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ، تضاد، آنتاگونیسم، ضدیت اضداد، ضدین 704: قطبین شمالو جنوب، ساده و پیچیده، تر و خشک، راست و دروغ، صحت و سقم، پاک و پلید، خالی و پر، امر و نهی، آند
چاقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ه، پروار، قطور، کلفت، ضخیم، [ عریض 205]، درشت، سنگینوزن، تپل، گوشتالو، تپلمپل، چاقوچله، گنده، خیکی، گامبو، چاقالو، متورم، دکل، چهارپهلو، چهارشانه
دیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ] دیر، گذشته، کار ازکارگذشته بهتأخیرافتاده، معوق، معلق، بلاتکلیف، پادرهوا، مسکوت، متوقف، متوقفشده بدموقع، بیگاه، نابههنگام دیرآینده، کند، سست، ک
مواد بستهبندیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد کاغذ کادو، جلد، لفاف، روکش، مفرش، کارتن، جعبه، شیشه، قوطی، قوطی آلومینیوم، افشانه، اسپری، تتراپک، پیایتی بستهبندی، پُر کردن وسیلۀ حفاظت کیسه، سب