فرد انگیزندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام گیزنده، رابط، مشوق، رایزن، مشاور گروه فشار، لابی، بانفوذ خطیب، سخنران، وکیل مدافع مبلّغ، تبلیغاتچی، پروپاگاندیست، مروّج، مسئول روابط عم
هیئتمدیرهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه هیئتمدیره، هیئت دولت، کابینه، دربار، هیئت وزیران رئیسجمهور، نخستوزیر، صدر اعظم کارگردان، رهبر ارکستر، رئیس باند سردمدار، پرچمدار، زمامدار
تفنگفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) تتیر، مسلسل، توپ، خمپاره، تیربار، کاتیوشا مسلسل، ژ، کالاشنیکوف، اوزی تفنگ خاندار، دولول، ساچمهای، بادی، ساچمهزنی، خردهزنی،
وسیلۀ نقلیۀ جنگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) نگی، تانک، نفربر زرهی، کاتیوشا، ماشینهای راهسازی، وسائط نقلیۀ سنگین، بولدوزر، گریدر، غلتک، جرثقیل، کامیون، وسیلۀنقلیۀ عمومی
جایگزینیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر ینی، گذاشتن چیزی بهجای (درجای) دیگری، جایگزینسازی، جانشین سازی، جانشینی، وکالت، کفالت، تعویض، تغییر، تغییر متقابل جایگذاری، جابهجایی، انتقال تش