کافهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ن، قهوهخانه، چلوکبابی، کافهتریا، تریا، کافیشاپ، کانتین، کافینت، نتکافه، محل تغذیه میخانه [◄ مستی 949] چایخانه
کاسهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام وزه، گلدان، بطری، شیشه، کریستال محیط شفاف بانکه، لگن، لگنچه، آبدان، آفتابه لگن، بادیه، دبه پارچ، تُنگ، مشربه، قدح، جام، لیوان▼ بطری، صراحی، گل
تنبلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه کند، کاهل، انگلی، آفتابنشین، بخوروبخواب، عافیتطلب، تنپرست، غافل تنپرور، رفاهطلب، طفیلی ◄شخص بیاهمیت، شخص تنبل▲ آبخُسب
مالالتجارهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی التجاره، کالا، متاع، جنس، مال، موجودی، استوک، بار داروندار، دارایی موجودی انبار، انبارداری، مظروف
نارسفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ز فقدانآمادگی]، کال، نرسیده، نپخته، سبز، کاملنشده، بکر، خام، درحالت فطری و اولیه، رشدنیافته، عقبمانده موقتی، موردی، سازماننیافته، غیرمتشکل
جسم منتقلشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت تقلشده، محموله، کالا، بار، باگاژ کانتینر توشه چمدان، جامهدان، کیف دستی، کیف (ساک) بارگیری آبآورده، رسوب، نهشته، یخرفت ملک منتقلشده: وثیقه، ملک