کاریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی اری، کارآ، عامل، بُرّا، قدرتمند، توانا خودکار عِلّی چندمنظوره، همهکاره، کارآمد، سودمند، مفید خدمتکار، کمککار، یاور
سفالگریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی کوزهگری، سرامیک، کاشی، چینی، بشقاب، کوزه، ظرف چینی مرغی سرویس 102 پارچه کوزهگر، کاشیکار شیشهگری، ◄ محیط شفاف موادسفالی، سفال، سقف سفالی چرخ
نقش تزیینی برجستهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل یینی برجسته، گل برجسته، ریلیف، نقشۀ برجستهنما، کاشی برجسته تراش حک، نقش حکاکی، برجستهکاری، برجستهنمایی حکاکی ◄کندهکاری منبتکاری، معرق
پوشش زمینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد نگفرش، آسفالت، شوسه، پارکت، موکت، مکالئوم، آجرفرش، موزائیک، کاشی، سرامیک سبزه، چمن، ماسه، شن، ریگ، سنگلاخ، قلوهسنگ، زمین خاکی، خاک سنگ ◄ صخره قالی،
مصالح ساختمانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی نی، آجر، خشت، خشت خام، سنگ، موزاییک، بلوک، بلوک سیمانی، تیرچه بلوک، کاشی، سرامیک سفالگری ملاط، آهک، ساروج، آژند، سنگ، سیمان، بتون، بتونآرمه