کاسهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام وزه، گلدان، بطری، شیشه، کریستال محیط شفاف بانکه، لگن، لگنچه، آبدان، آفتابه لگن، بادیه، دبه پارچ، تُنگ، مشربه، قدح، جام، لیوان▼ بطری، صراحی، گل
کاسبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی اسب، پولساز، مکتسب، پولدرآر، درآمدساز، پساندازکن جوینده مستمریبگیر، حقوقبگیر، وظیفهبگیر، کارمند، کارگر اجیر، مزدور عامل، مأمور تاجر، ک
کافهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ن، قهوهخانه، چلوکبابی، کافهتریا، تریا، کافیشاپ، کانتین، کافینت، نتکافه، محل تغذیه میخانه [◄ مستی 949] چایخانه
کیسهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام چنته، حباب، کف بادکنک، بالن مثانه، پیشابدان، آبدان، کیسۀ هوا، کیست خیک، بشکه▼ تیوب، تویی شفیره، پیله تاول، برآمدگی پستان، سینه جیب▼، توبره، کیسۀ
دستگاه پخشصوتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ه پخشصوت، ضبطصوت، گرامافون، گردانندۀ دیسک فشرده آلارم، آژیر، سایرسازها▼ استریو، اکو، اکولایزر کاست، نوار، صفحه، دیسک (لوح) فشرده، سیدی، کارتر
تشکرنکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی تشکرنکردن، قدر ندانستن، آش رابا کاسه بردن (خوردن و کاسه شکستن)، حق خود دانستن، دندان اسب پیشکشی را شمردن
محیط شفاففرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی هوا، آب، کریستال، بلوره، الماس، برلیان، تور، حریر شیشه، آبگینه، زجاج، مینا، بلور، ویترای بطری، جام، کاسه آیینه عدسی، دستگاه نوری منشور انکسار، ش
بشقابفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام س، کاسه▲، قدح، ظرف، قاب، نعلبکی، آفتابهلگن سینی، آبکش، صافی بشقاب چوبی، بشقابتوگود، بشقاب سوپخوری، پیشدستی، بادیه، مجلس، دیس بزرگ، مجمعه (مجم
حفرهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل سوراخ، شکاف، روزنه، منفذ، چاه، میلۀ چاه، چاله، چال، چالهچوله، دستانداز کنج، گوشه، زاویه، عقبرفتگی ورطه، شکاف عظیم، وادی، چاه ویل، اعماق، چاه عمی