حیوان باربرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت بارکش، باربردار، مال، اسب▼، قاطر، خر، استر، اسب سواری، مَرکب، باربر حیوانات خورجین، پالان
استفادهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی فاده، کاربرد، استعمال، مصرف، بهرهگیری، برخورداری، تمتع، کامگیری حقاستفاده، تصرف، مالکیت بهرهبرداری، استحصال، استثمار، استخدام، بهکارگیری
ناجور بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ودن، نابجا به کاربردن، ناجور انتخاب کردن، غلط انتخاب کردن، درجای نامناسب بهکار بردن، بد بودن برای کسی افتضاح شدن، ناجور شدن، نداشتن سنخیت یاازدست
ریاضیاتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد اضیات ریاضیات محض، ریاضیات کاربردی، جبر تئوری مجموعه، حساب دیفرانسیل، حساب انتگرال، حساب بُرداری، حساب احتمالات، آمار▼ توپولوژی هندسه اقلیدسی، هندسه،
استفادهکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی استفادهکننده، مصرفکننده، کاربر، متمتع، برخوردار وسیله قراردهنده، متمسک، متوسل بهرهبرداری کننده، بهرهبردار استخدامکننده، کارفرما، تولیدک
بیربطفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه نطقی، بیمعنا، بدون کاربرد، بیجا، بیراه، قراردادی، اعتباری، دلبخواهی، نامربوط، اشتباهی درپرانتز غیرعملی، غیرکاربردی، تئوریک بیاساس، بیجوهر، بی