سفالگریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی کوزهگری، سرامیک، کاشی، چینی، بشقاب، کوزه، ظرف چینی مرغی سرویس 102 پارچه کوزهگر، کاشیکار شیشهگری، ◄ محیط شفاف موادسفالی، سفال، سقف سفالی چرخ
زبانهای زندۀ دنیافرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه انهای زندۀ دنیا فارسی، دری، تاجیک، افغانی چینی، انگلیسی، اسپانیولی، روسی، عربی، هندی، فرانسه ژاپنی، آلمانی، کرهای، ای
بشقابفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام س، کاسه▲، قدح، ظرف، قاب، نعلبکی، آفتابهلگن سینی، آبکش، صافی بشقاب چوبی، بشقابتوگود، بشقاب سوپخوری، پیشدستی، بادیه، مجلس، دیس بزرگ، مجمعه (مجم
شکنندگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی شکنندگی، تُردی، پاشندگی، عدماتحاد لایهلایه شدن، پوست انداختن ◄ لایه سُستی، نازکی، ضعف چیز شکسته، چیز خردشده: خلال، گرد، پودر چیز شکننده، جنس
بُتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب م، پیکر، تندیس، مجسمهسازی، تصویر، شبیه، فتیش، توتم، گوسال طلایی، بت چینی موضوعات پرستش خرافات