چونفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت یرا، چه، چونکه، برای اینکه، بهدلیل اینکه، چه آنکه، بهآن سببکه، بهعلت آنکه، ازآنجاییکه، ازآن جا[که] بهدلیل، بهسببِ، بهمناسبتِ، بهعلتِ ازبهرِ
سازهای بادی چوبیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی چوبی، باسون، کلارینت، نی، نای، فلوت، سرنا، اوبوا، قرنی، رکوردر ارگ، ارگانون سوت، سازدهنی لولۀ بادی بالابان، غوشه آژیر
غذایاصلیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت چلوکباب، آبگوشت، دیزی، بزباش، چلوخورش، پلوخورش، خورش، خورشت، قلیه بریانی، غرمه (قرمه) کباب، کباب برگ، کوبیده، ممتاز، سلطانی، بلغاری، بختیاری، قفقازی
حالتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود حالت، چگونگی، چونی، وضعوجودی مَثَل، مورد، وضع، وضعیت، شرایط موقعیت، رتبه، درجه، مقام، اعتبار وضعیت جسمی یا روحی: احوال، عادت، حال، خلط، سیرت، خلق، ط
سازهای بادی چوبیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی چوبی، باسون، کلارینت، نی، نای، فلوت، سرنا، اوبوا، قرنی، رکوردر ارگ، ارگانون سوت، سازدهنی لولۀ بادی بالابان، غوشه آژیر
بنابراینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت بنابراین، لذا، علیهذا، دراینصورت، پس بهخاطر، بهعلتِ، ناشی از، چون
ورمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل ماس، تاول، غده، جوش، عقده، گره، قلنبگی، چونه تورم، برآمدگی، بادکردگی، آب آوردن، زخم زگیل، پیاز، حباب قوز، کوژ، کوهان