چونفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت یرا، چه، چونکه، برای اینکه، بهدلیل اینکه، چه آنکه، بهآن سببکه، بهعلت آنکه، ازآنجاییکه، ازآن جا[که] بهدلیل، بهسببِ، بهمناسبتِ، بهعلتِ ازبهرِ
چوبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی خته، هیزم، الوار، تیر گردو، ملچ، آبنوس، آلِش، ماهون، انواع چوب ◄ درخت▼
چوبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی خته، هیزم، الوار، تیر گردو، ملچ، آبنوس، آلِش، ماهون، انواع چوب ◄ درخت▼
خوابفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه نوم، چُرت، قیلوله، استراحت خواب زمستانی، خلسه، اغما، کُما، بیحسی فیزیکی گهواره، بالش، متکا، نازبالش، تخت، رختخواب، ملافه، ملحفه، شمد، روا
بستنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل ] بستن، گرفتن، مُهر کردن بند آوردن چفت کردن، پیش کردن، پیوستن، محکم کوبیدن، سد کردن، مسدود کردن، خفهکردن منعقد شدن، دلمه شدن، لخته شدن، سفت شدن، ماسی
پولفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی یال، تومان، چوب، چوق، فلس، پول درگردش، ارز، نقدینگی، پول نقد، پول خرد چک، سفته، پول کاغذی، اسکناس▼ ارز، ریال، دلار، یورو، اویرو، ین، پوند، ا