دور زدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل ر چیزی رفتن، پیچیدن، درمدار بودن، چرخ زدن، گردیدن، پیچخوردن، تاب خوردن، خمیدن، حلقه زدن، چنبره زدن، گرد خود برآمدن، بهخود پیچیدن غلتیدن (غلطیدن)، د
پیچوتابفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل وتاب، چین و شکن، شکنج، چنبر، حلقه، کویل، کلاف، پیچ و خم خوردن پیچش، پیچ خوردگی، پیچیدگی تاب، طره، جعد ماز، لابیرنت، هزارتو، کلاف سردرگم پیچنده، پیچک
سبزیجاتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت یجات، سالاد کلم، گلکلم، کلم قمری، بروکسل، کاهو، آندیو خیار، خیارچنبر، چنبرخیار گوجه فرنگی، بادنجان، کدوسبز لوبیا سبز، نخودفرنگی شلغم، چغندر، لبو، ه
تدبیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی اره، چاره، روش، وسیله، مصلحت، اقتضا، انتخاب، راه، تکنیک، راهحل تمهید، چارهاندیشی، درایت، اندیشه سیاست، شگرد، دیپلماسی، نکات خاص، راهوچاه،