بافندگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد دگی، پشمبافی، قالیبافی چله، تار، پود، گره دستگاه بافندگی، دستگاه پارچهبافی ماکو، ماسوره، ماسورهپیچ چوببست فرش بافنده، نساج، مهندسنساجی، خیاط، ج
زمستانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ان، یخبندان، شوکتخار یلدا، انقلاب زمستانی، تحویلزمستانی، وسط چله، چلۀ بزرگ، چلۀکوچک
رشتهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ه، تار، نخ، طناب، الیاف ریسیده (تابیده)، نخ تابیده، چله، پود الیاف، فیبر▼ مو، مژه، مژگان، ریش، مژک، ریشه، زبری سیم، فیلامان موی بافته بافت متقاطع
اسلحۀ پرتابیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) تابی، فلاخن، بومرنگ، نیزه، گلوله، تیر، خدنگ موشک آرپیجی، نارنجکانداز اژدر پرتابه کمان، تیروکمان، چله، زه، تیر، پیکان