چرخفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل قره، غلتک، تیوب، تایر، لاستیک بلبرینگ، ساچمه پره، اسپوک فلک، افلاک، گنبد گردون، [گنبد 253] گوی، چرخ ریسندگی، دوک، دایره، دیسک، لوح فشرده چرخ فلک
چرخهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ، دور، سیر، سیکل، مدار، چرخۀ زندگی، تحویل، انقلاب، فصل، چرخش فصول، نوبت خدمت، نوبت▼، گردش، دوره فعالیت روزمره، روتین، برنامۀ کاری، برنامۀ درسی هفتگی
چرخشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ] چرخش، حرکت دَوَرانی مستمربهدور محور خود، حرکت فرفرهای چیزچرخنده، دوک، موتور▼ احساس چرخش، سرگیجه، دوار، منگی ◄ ناخوشی جهتچرخش، بهطرف راست (چپ)،
ابزار دوزندگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ار دوزندگی، چرخ خیاطی سوزن، سنجاق، انگشتدانه (انگشدانه،انگشتانه)، انگشتانه، قیچی، نخ، قرقره، قزنقفلی، تکمه، الگو، مجسمه، نخکوک، متر، گز، زیپ، سو
بافندگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد دگی، پشمبافی، قالیبافی چله، تار، پود، گره دستگاه بافندگی، دستگاه پارچهبافی ماکو، ماسوره، ماسورهپیچ چوببست فرش بافنده، نساج، مهندسنساجی، خیاط، ج
ابزار دوزندگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی وزن، جاسوزنی، انگشتدانه (انگشدانه، انگشتانه)، قرقره، نخ، جاسنجاقی، قیچی، قیچی دندانهدار یازیگزاگ، قیچی برش، چرخ خیاطی، الگو، صابون، رولت
چرخفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل قره، غلتک، تیوب، تایر، لاستیک بلبرینگ، ساچمه پره، اسپوک فلک، افلاک، گنبد گردون، [گنبد 253] گوی، چرخ ریسندگی، دوک، دایره، دیسک، لوح فشرده چرخ فلک
ماشینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی مکانیسم، دستگاه، موتور، اتوماسیون وسیله نقلیه اتومبیل فرقون، دوچرخه اهرم، دنده، قرقره، درام، سطح شیبدار، بازو جرثقیل، جرثقیل زنجیری پمپ، تلمب