پیکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط اصد، چاپار، نامهبر، کبوتر قاصد مژدهرسان، مژدهدهنده مأمور پست، پستچی، ارتباطات پستی، شخص حملکننده پیامرسان، (یاهو)مسنجر
پیادهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت رهگذر، عابر، پیادهرو، دونده پیک، چاپار، ارتباطات پستی پیاده نظام، خبرنگار رونده، راهرو، سالک، عارف
سوارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ، اسبسوار، سوارکار مسافر، سرنشین پستچی، چاپار، پیک، ارتباطات پستی پلیس سواره، سوارهنظام چپانداز، چابکسوار دوترکه، دوپشته
ارتباطات پستیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ات پستی، پستخانه، دفتر پستی، نامه، نامهنگاری پست سفارشی، پستپیشتاز، پست هوایی نویسندۀ نامه، نامهنگار پستچی ◄ پیک، شخص حملکننده تمبر ◄ قبض