پیش فرض گذاشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم رض گذاشتن، فرض کردن، مبتدا گذاشتن، مسلّم گرفتن مقدمهچینی کردن، آغاز کردن
پیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ، مسن، سالمند، فرتوت، بزرگسال، سالخورده، کهنسال [حالت اسمی (کاملمرد، کاملهزن) شخص پیر، پیرزن 133] ارشد، سنی، جهاندیده، کارآزموده، گرموسردِزمانه د
پی بردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال دن، تشخیص دادن، حسکردن، دیدن متوجه شدن، واقف شدن، آگاه شدن، اطلاع پیدا (حاصل) کردن، باخبر شدن، مطلع شدن دریافتن، درک کردن، فهمیدن، آگاهی یا
پیکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط اصد، چاپار، نامهبر، کبوتر قاصد مژدهرسان، مژدهدهنده مأمور پست، پستچی، ارتباطات پستی، شخص حملکننده پیامرسان، (یاهو)مسنجر
پیچیدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل یچ وخم خوردن، مارپیچی رفتن، زیگزاگ رفتن، قیقاج رفتن، چپ و راست رفتن، ویراژ دادن، تلوتلو خوردن غلتیدن (غلطیدن) پیچ برداشتن، تاب خوردن (دیدن، برداشتن)
پیچوتابفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل وتاب، چین و شکن، شکنج، چنبر، حلقه، کویل، کلاف، پیچ و خم خوردن پیچش، پیچ خوردگی، پیچیدگی تاب، طره، جعد ماز، لابیرنت، هزارتو، کلاف سردرگم پیچنده، پیچک
انحنافرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل ] انحنا، گردی، دَوَران گودی، تقعر کوژی، تحدب خمیدگی، خم انحراف وارونگی تاب، پیچ و تاب ناهمواری▼
درختفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی دار، گلبن، بوته، نهال، شاخه نورسته، جوانه، اصله نخل، خلنگ، بته، خاربن، پیچک، تاک، مو چنار، بید، بیدبُن، بید مشک، بید مجنون، سپیدار، تبریزی، افرا
عمل ریاضیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد اضی، علامت، علائم ریاضی، مثبت، منفی عملگر، نمادگذاری چهار عمل اصلی، جمع، علاوه، اضافه، تفریق، منها، ضرب، تقسیم، بخش، توان، جذر معادله، آنالیز، ریشه