پنهانشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط نهانشده، مخفی، متواری، فراری، کمینکرده، درکمین نقابدار، مستتر
تعمیرکارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ، پینهدوز، مکانیک، صافکار، رفوگر، پارهدوز، نجار بازسازیکننده، ترمیمکننده، اصلاحکننده، مصلح ◄ رفرمیست درمانکننده، شفادهنده پزشک، جراح پلا
درهمبرهمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت هم، قاطی پاطی، شیرتوشیر، قاراشمیش، وصله پینه، گوناگون متنوع، گوناگون، متفرقه، درهم، نامشخص
سخت (سفت)فرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی فت)، زرهی، زرهدار، آبدیده، آهنین، فولادین، خشک، پینهبسته، استخوانی، منجمد، یخزده بادوام، محکم صلب▼ استوار، قوی نشکن تنگ، چسبیده، محکم، وصل
تکهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ه، ریزه، براده، پوشال، پوش، تراشه، تراش، پارچه، قطره، چکه، شقه بخش▲ بدنه باقیمانده نقصان، مقدار کم، چیز کوچک قطعه، قطعات منفصله، مدول، جزءترکیبی، وص