منشأ (محل پیدایش وصدورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ل پیدایش وصدور، علت آغازین)، منبع، خاستگاه، سرچشمه، آبشخور، مبدأ اساس، پایه، مبنا، مایه، اصلیت، محور، مصدر، علت▲ معدن، مخزن، انبار مأخذ نطفه، هسته،
خوشگل کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ک کردن، ساختن، آرایش کردن، زیبا کردن، آراستن، برداشتن، زدودن، ستردن، پیرایش کردن، زینت دادن، پیراستن، تزیین کردن درست کردن، صاف کردن، کوتاه
اندازهگیریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود گیری، سنجش، پیمایش، توزین، تقویم، متراژ، متره کردن، نقشهبرداری، مساحی، محاسبه، شمارش برآورد، کارشناسی، تخمین، گمان، حدس تعیین ارزش
منشأ (محل پیدایش وصدورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ل پیدایش وصدور، علت آغازین)، منبع، خاستگاه، سرچشمه، آبشخور، مبدأ اساس، پایه، مبنا، مایه، اصلیت، محور، مصدر، علت▲ معدن، مخزن، انبار مأخذ نطفه، هسته،
آرایش موفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی مو، سلمانی، پیرایش، اصلاح براشینگ، کوپ کردن، کوپ، رنگ، مش، حالت دادن، دکلوره اسپری، تافت، ژل چتری، مصری، کلیوپاترایی، آلمانی، دم اسبی، دم مو
زدایشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت یش، پاکسازی پالایش، تصفیه ◄ تقطیر▲ استحمام، پیرایش، اپیلاسیون آزادسازی غبارروبی