پریشانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم شفته:] پریش، مغشوش، سردرگم، دستپاچه، نامرتب، پریشان خیال، سرگشته، گیج، مستغرق، مجذوب، رویایی، حواسپرت مضطرب، سرگشته، شیدا، سرگردان، حیران، متحیر، ه
پریشانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم شفته:] پریش، مغشوش، سردرگم، دستپاچه، نامرتب، پریشان خیال، سرگشته، گیج، مستغرق، مجذوب، رویایی، حواسپرت مضطرب، سرگشته، شیدا، سرگردان، حیران، متحیر، ه
بینظم شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم نظم شدن، پریشان شدن، پریشیدن، ناجور شدن، نابهسامان شدن، نامنظم شدن، آشفته شدن
سریعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت د، باشتاب، پُرشتاب، چابک، باعجله، تیز، چست، چالاک، بدو، تازنده، شتابنده، جهنده اکسپرس، سریعالسیر، تندرو، تیزرو، تیزپا[ی]، بادپا برقآسا، شهابگونه،
رانشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت انش، بانیروی مستمر بهجلوراندن، پرتاب، پرتاب موشک، هُل، فشار قابلیت نفوذ موتور، موتور بخار، اجزایخودرو بانیروی انفجاری بهجلوراندن، شلیک گلوله، تیرا
[قید] قبلاًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ] قبلاً، درگذشته، سابقبراین، سابقاً دیروز، دیشب، پریروز، پریشب، پارسال، دیسال، درسالگذشته، پیرارسال، پیارسال، پسپیرارسال، پسپریروز، پسپریشب، ه