پرستشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب ش، سبحان، تحسین، اخلاص، عبودیت، طاعت، عبادت، نیایش، نماز▼، بیعت، احترام، اکرام، تکریم، عشقورزی، تقوا خلسه، ذکر، تسبیح روش نیایش، رازونیاز، مناجات،
پرسشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود سوأل▼، سراغ، استفسار، استفتا، پرسوجو، تحقیق، تجسس، بازجویی▼، امتحان▼ نظرخواهی، استعلام تفحص، آزمایش کاوش، تحقیق، کنجکاوی بازخواست،
پُرسانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود پُرسان، پرسشگر، پرسشکننده، سوألکننده فضول، کنجکاو پُرسنده، جوینده
پرسیدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود سیدن، سوأل کردن، خواستن، بحث کردن، سراغ گرفتن، تعقیب کردن، کنجکاوی کردن آزمایش کردن اصول دین پرسیدن، امتحان گرفتن قیمت کردن (گرفتن)
پرستارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی بهیار، بهورز، نرس، سیستر، سرپرستار، مترون سایر خدمۀبیمارستان، راننده آمبولانس تزریقاتی، تزریقاتچی، آمپولزن، فصاد، حجام، رگزن
پرسشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود سوأل▼، سراغ، استفسار، استفتا، پرسوجو، تحقیق، تجسس، بازجویی▼، امتحان▼ نظرخواهی، استعلام تفحص، آزمایش کاوش، تحقیق، کنجکاوی بازخواست،
پُرسانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود پُرسان، پرسشگر، پرسشکننده، سوألکننده فضول، کنجکاو پُرسنده، جوینده
پرسیدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود سیدن، سوأل کردن، خواستن، بحث کردن، سراغ گرفتن، تعقیب کردن، کنجکاوی کردن آزمایش کردن اصول دین پرسیدن، امتحان گرفتن قیمت کردن (گرفتن)
پرستشکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب پرستنده، عابد▼، عامل، عبادتکننده، عبادتپیشه، متعبد، نمازگزار، شخص معتقد، زاهد، آدم بتپرست، خواهان، آدم دیندار، روحانیت سایر ادیان، اقامه زائر، ح
موضوعات پرستشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب پرستش، خدا، خدایان، خدایانیونان باستان، بت، صنم، لعبت، الهه، الاهه، ایزدبانو، ربالنوع، نیمخدا توتم، طلسم طاغوت، نمرود، فرعون