پُرسانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود پُرسان، پرسشگر، پرسشکننده، سوألکننده فضول، کنجکاو پُرسنده، جوینده
گیاهانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ان، نباتات، علف، سبزیجات، گیاه، روییدنی، رستنی، نبات، سبزه حیات گیاهی، نشو ونمای نباتی، نمو، رویش [جوانه] سلسله گیاهان: شاخهها، جلبکها، خزهگی
پرتحرکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت پرتکاپو، پرانرژی، پرجنب وجوش، باحرارت، علیورجه، پویا، مشتعل، چابک، فعال، زحمتکش دارای فعالیت متحرک برقی، الکتریکی هستهای، پرتوزا، پرتوافکن، درخشان
جهندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ده، پرنده، پران، رقصان، جستوخیزکنان، دوان، دواندوان، پروازکنان ◄ چیز پرنده▲ بانشاط، زنده، سرزنده سرگرم کننده
نقطهگذاریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه اری، نقطه سرسطر، ویرگول، کاما، علامت تعجب، علامت سوأل پرانتز، ابرو، آکلاد، پریم اعجام، اِعراب، علامتگذاری مَد، سرکش،